نقاش نیستم ! اما تمام لحظه های بی تو بودن را درد میکشم . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* آن قدر عشق تو دارم که اگر آه کشم / ز لبم بوی کباب جگرم میآید ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* من یک نامه عاشقانه ام ، بازم کن / محتاج کمی نوازشم ، یارم باش هر قدر که سکه ای سیاهم ای دوست / در قلک سینه ات پس اندازم کن . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* یه طرح از چشمات بفرست ، یه آهو اینجاست میخوام روشو کم کنم ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* دلم اعدام عشق است به دار قلب خاموشت / بدان تا لحظه ی مردن نخواهم کرد فراموشت . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* با یاد چشمهای تو خوب است خواب من / از ابرها کناره بگیر آفتاب من چشم تو را کجای جهان جستجو کنم / پایان بده به تب و تاب بی حساب من . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* شیرین تر از عسل هم میتوان آفرید اما به شرط آنکه من آن زنبور سرباز دل باخته باشم و تو آن تنها گلی که نصیب من شده است . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* میان چشم تو ییلاق کردم / در عشق تو خودم را چاق کردم از این پس بی تو مفهومی ندارم / دلم را بر دلت سنجاق کردم . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* از بس که درون سینه تنها مانده / درمانده ام از دست دل وامانده در داخل سینه درد شیرینی هست / آیا دل من پیش شما جا مانده ؟ * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما / همه از من گریزانند ، تو هم بگذر از این تنها . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* دانشمندان تشخیص دادن علت نود و نه درصداز بی وفایی ها ! بی شارژیه * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
*
.
.
.
.
درویش کوچه های تنهاییم ، کاسه ی گدایی مرا سکه ی نگاه تو کافیست ! . . . فقط درد دلم را در جهان پروانه میداند / غمم را بلبل تنها و دور از لانه میداند . . . . . . در را باز کن خبری دارم ، قلبم را بشکاف نامه ای دارم ، نامه را باز کن ، دوستت دارم . . . . . . ای عشق مرا به شط خون خواهی برد / چون قیس به وادی جنون خواهی برد فرهاد صفت در آرزویی شیرین / دنبال خودت به بیستون خواهی برد . . . . . . سالها پرسیدم از خود کیستم ؟ آتشم ؟ شورم ؟ شرارم ؟ چیستم ؟ دیدمش امروز و دانستم اکنون او به جز من ، من به جز او نیستم . . . . . . این منم پنهانترین افسانه ی شبهای تو / آنکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم / زیر باران نگاهت شعر معنایی نداشت . . . . . . زمان غارتگر غریبیست ، همه چیز را می برد جز حس دوست داشتن را . . . . . . یک نامه پر از ماه و تو را دارم یاد / در پاکت گل گذاشتم دادم باد . . . . . . شبها به ماه دیده ، تو را یاد میکنم / با مه فسانه گفته و فریاد میکنم شاید تو هم به ماه کنی ، ماه من نگاه / با این خیال ، خاطر خود شاد میکنم . . .
من همین یکدانه دل دارم بفرما بشکنش / کوزه ای از آب و گل دارم بفرما بشکنش تو سبوی آرزوهای مرا بشکسته ای / هرچه بادا باد ، این هم دل بفرما بشکنش . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* تنهای اول : هیچکس همراه نیست ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* شبها اتاقم ماه ندارد، چشمهایت را قرض می دهی تا صبح !؟ * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* تنها این کوه است که اگر به او بگویی دوستت دارم او نیز بلند فریاد می زند: دوستت دارم دارم دارم . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* گرچه راه قیامت پر خطر است ، اما جدایی ز دوستان قیامتی دگر است . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* دل بستن شبیه یک قصه است با یکی بودن شروع می شه ، با یکی نبودن پایان می گیره . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* روزگار چون گرگ پیری پر بلاست / طعمه اش واماندگان از گله هاست دوری از یاران مکن ای باوفا / گرگ دوران در کف این لحظه هاست . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
*
زغال اسفندتم رفیق ! میسوزم تا چشم نخوری ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
* اگه ۱ روز ۱ شاپرک / تو خونتون کشید سرک یه خرده یاد من بیفت / نگو ولش کن به درک ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
* اگه امشب خیس شدی نترس، جیش نکردی! من برات یه دریا بوس فرستادم !!! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
* زود باش از قلبت یک کپی بگیر، چون می خوام اصلشو بدزدم ! * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
* نامه ای از من اگر سویت نمی آید نرنج هر چه را من می نویسم اشک پاکش می کند . . . * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
* رو خراب ترین خرابه ی تخت جمشید می نویسم: “خرابتم رفیق!” * * * * * * * * * * * * *
*
* * * *
* * * * *
* * *
*
در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .
.
.
.
گر طبیبانه بیایی بر سر بالینم / به دو عالم ندهم لذت بیماری را . . .
.
.
.
دوست دارم زندگی را به شرط چاقو !
نه چاقوئی که هندوانه رو مبره ، چاقوئی که قسمتی از اقبالم با اون بریده میشه !
.
.
.
از بس که نفس به یاد عشق تو زدم / یاد تو به جای نفسم می آید . . .